برای رشد خلاقیت در کودکان، سعی کنید از آنها سوالات باز بپرسید. این نوع سوالها کودکان را به تفکر و ایدهپردازی وامیدارد و به ذهن آنها وسعت میبخشد. همچنین، در این فرآیند، آنها مهارت پرسشگری را نیز کسب میکنند.
سوالات باز چیست؟
سوالات باز به سوالاتی اطلاق میشود که هیچ پاسخ مشخص و منحصر به فردی ندارند. برای این نوع سوالات، میتوان پاسخهای متعدد و حتی بینهایت ارائه داد. به عبارت دیگر، هر فرد میتواند با توجه به دانستهها، تجربیات و نظرات شخصی خود، پاسخهای مختلفی به این سوالها ارائه کند. این نوع سوالات به دلیل انعطافپذیری در پاسخگویی، امکان تحلیل عمیقتر و خلاقانهتر را فراهم میآورند و به افراد اجازه میدهند تا دیدگاهها و نظرات متنوع خود را بیان کنند.
پرسشهای بسته
در مقابل پرسشهای باز، سوالهای بسته دارای یک پاسخ مشخص و منحصر به فرد هستند. به همین دلیل، اگر از افراد مختلف یک سوال بسته بپرسید، همگی کموبیش پاسخ مشابهی خواهند داد.
بهعنوان مثال، اگر به گروهی از کودکان یک ماژیک آبی نشان دهید و رنگ آن را بپرسید، همه کودکان پاسخ «آبی» خواهند داد. هیچکدام به رنگ دیگری اشاره نمیکنند، چرا که این یک سوال بسته است و تنها یک جواب صحیح دارد. اما اگر از آنها بپرسید: «اگر جنگلها نبودند، چه اتفاقی میافتاد؟»، کودکان برای پاسخ دادن به این سوال نیاز به فکر کردن دارند. در واقع، پاسخ سوالهای باز به اندازه سوالهای بسته ساده و واضح نیست. علاوه بر این، ممکن است هر کودک برای یک سوال باز، بیش از یک پاسخ داشته باشد. همچنین پاسخهای هر کودک با دیگران متفاوت خواهد بود. به این ترتیب، همانطور که گفته شد، پاسخهای سوالات باز بسیار متنوع و متعدد هستند.
اهمیت پرسیدن سوالات باز از کودکان
پرسیدن سوالات باز از کودکان اهمیت زیادی دارد، چرا که این نوع پرسشها امکان ارائه پاسخهای متعدد و متنوع را فراهم میآورد و کودکان را به چالش میکشد. این سوالها آنها را به تفکر، تخیل و ایدهپردازی وامیدارند و به گسترش دیدگاه و عمق تفکرشان کمک میکنند. با طرح این سوالات، کودکان به موضوعاتی فکر خواهند کرد که شاید قبلاً به ذهنشان خطور نمیکرد. علاوه بر این، مواجهه با پرسشهای باز، مهارت حل مسئله را در کودکان تقویت میکند و آنها را به تفکر انتقادی و تحلیلی سوق میدهد.
بنابراین، اگر رشد ذهنی کودکان برای ما مهم است، نباید اهمیت سوالها، بهویژه سوالهای باز، را نادیده بگیریم. با این رویکرد، کودکان به تدریج به پرسشگران ماهری تبدیل میشوند و مهارتهای خود را در این زمینه تقویت میکنند. پرسشگری، در کنار مهارتهای پاسخگویی و حل مسئله، به گسترش افکار کودکان کمک میکند. در برخی موارد، اهمیت پرسشگری حتی بیشتر از پاسخ دادن به سوالات است. به همین دلیل گفته میشود:
«نمیتوان متفکری قوی، اما پرسشگری ضعیف بود.»
در واقع، محرک تفکر، پاسخها نیستند بلکه پرسشها هستند. با طرح سوال، ذهن برای یافتن پاسخ به حرکت درمیآید و در این مسیر یادگیری اتفاق میافتد. برعکس، با یافتن پاسخ، تفکر ممکن است متوقف شود. از طرف دیگر، این پرسشها هستند که مسائل و مشکلات را مشخص و بیان میکنند. هرچه کیفیت پرسشها بالاتر باشد، مسائل روشنتر خواهند شد و یافتن پاسخ آسانتر خواهد بود.