تاثیر هوش و تحصیلات در میزان خلاقیت
در بسیاری از موارد، تیزهوشی، مترادف خلاق بودن بهکار میرود. بنابراین ملاکِ داشتن خلاقیت، برخورداری از بهره هوشی بالا بیان میشود. درصورتیکه تحقیقات موجود نشان میدهند که بهره هوشی بالا شرط کافی برای خلاق بودن نیست. کم نیستند افرادی که ضریب هوشی بالایی دارند ولی خلاق نیستند و بهعکس، افرادِ خلاق زیادی وجود دارند که ضریب بسیار بالایی نیز ندارند.
این موضوع در مورد تحصیلات هم کموبیش صادق است. به این معنی که بسیاری از افراد با تحصیلات بالا الزاما خلاق نیستند و از طرف دیگر در میان خلاقها افراد با تحصیلات پایین هم دیده میشوند.
چه رابطهای بین تحصیلات، هوش و خلاقیت وجود دارد؟
تحصیلات و هوش بهتنهایی باعث بالا رفتن سطح خلاقیت در افراد نمیشوند، بلکه حتی در مواردی خود، بهعنوان مانعی در برابر خلاقیت عمل میکنند!
چرا؟ چون بسیاری از افراد تحصیلکرده و باهوش در مواجهه با مسائل، بهجای استفاده صحیح از توانمندیهایشان، به تله هوشمندی گرفتار میشوند و از خلاقیت فاصله میگیرند. اما تله هوشمندی چیست؟
تله هوشمندی چیست؟
افراد باهوش معمولاً سرعت انتقال بالایی دارند و موضوع را زود میگیرند. آنها در بررسی مسائل با استفاده از مدل منطقی، زود به نتیجه و جواب میرسند. این موضوع بهخودیخود بسیار خوب است. ولی در مبحث خلاقیت، جزئیات و نکتههای ریز، نقش عمدهای بازی میکنند. بنابراین این افراد با سرعت بالایی که در حل مسائل دارند، عملاً جزئیات را از دست میدهند.
از طرف دیگر، برخی افراد تحصیلکرده و باهوش، همیشه حقبهجانب هستند و نسبت به انتقاد، تحمل ندارند درصورتیکه ازجمله خصوصیات مهم افراد خلاق، انتقادپذیری و به چالش کشیدن دانستههای خویش است. ازاینرو کسی میتواند در موضوعات مختلفی که پیش میآید، خلاقانه عمل کند که تحمل انتقاد و در صورت نیاز، شجاعت پذیرش اشتباه بودن اطلاعات و دانستههای خود را داشته باشد.
پس عدم توجه به جزئیات و همچنین عدم پذیرش نظرات دیگران، ازجمله خصوصیات بعضی از افراد با بهره هوشی بالا است. این خصوصیت میتوانند بهعنوان مانعی در برابر خلاقیت این افراد عمل کند. که در این صورت گفته میشود این افراد تیزهوش، در ارتباط با خلاقیت، گرفتار تله هوشمندی شدهاند.
رابطه بهره هوشی و خلاقیت
شاخص سنجش بهره هوشیِ افراد متوسط جامعه عدد 100 است. بنابراین افرادی که شاخصی پایینتر از 100 دارند، در ردیف افراد کمهوش دستهبندی میشوند. کسانی هم که این شاخص در آنها بالاتر از 100 باشد، افراد تیزهوش قلمداد میشوند.
طبق مطالعات بهعملآمده، رابطه مستقیمی بین بهره هوشی بالاتر از 100 و خلاقیت وجود دارد. به این معنی که با افزایش بهره هوشی، افزایش خلاقیت هم دیده میشود. ولی این روند افزایشی تا حداکثر 120 صادق است. بعد از 120 در اغلب موارد نهتنها این روند افزایشی ادامه پیدا نمیکند، بلکه حتی در مواردی به دلیل پدیده تله هوشمندی، میزان خلاقیت فرد افت هم پیدا میکند.
بنابراین بهعنوان یک نتیجهگیری کلی میتوان گفت که اغلب افراد خلاق ازلحاظ اطلاعات، تحصیلات و هوش، جزو گروه متوسط و یا کمی بالاتر از متوسط جامعه هستند.
بنابراین در کل، باید گفت که هوش و تحصیلات، ابزارهای مؤثری برای خلاقیت هستند، بهشرط آنکه به تله هوشمندی نیافتیم و بتوانیم از آنها بهدرستی استفاده کنیم. در غیر اینصورت بهعنوان موانعی در برابر خلاقیت عمل خواهند کرد.
در مقاله «چند مانع دیگر بروز خلاقیت!» به ادامه این مطلب خواهیم پرداخت.
برای آشنایی بیشتر با مبحث خلاقیت مقاله «تعریف خلاقیت به زبان ساده» را هم مطالعه کنید.