چگونه میتوانم فردی خلاق باشم؟
خلاقیت یکی از تاثیرگذارترین مهارتها و تواناییهای خدادادی بشر است. توانایی که انسان را شایسته صفت جانشینی خداوند روی زمین کرده است و انسان غارنشین را به انسان قرن بیستویکم و اشرف مخلوقات تبدیل کرده است. ولی چرا بسیاری از ما با این توانایی غریبهایم و از آن بهعنوان ابزاری کارا در زندگی خود استفاده نمیکنیم؟ جواب این سوال را باید در باورهای خود جستجو کنیم. باوجودی که همه ما خلاق آفریده شدهایم، ولی به دلیل اینکه بسیاری از ما به این واقعیت باور نداریم، از این موهبت استفاده نمیکنیم. در این کتاب کوچک ضمن آشنایی با مقوله خلاقیت و انجام تمرینهای بسیار ساده، گامبهگام به بازآفرینی خلاقیت خود اقدام خواهیم کرد و با بهکارگیری آن تحول شگرفی را در زندگی شخصی، شغلی و اجتماعی خود تجربه خواهیم نمود.
اما من چگونه با مفهوم واقعی خلاقیت آشنایی پیدا کردم؟
قبل از ثبتنام از متقاضیان شرکت در دوره مصاحبه به عمل میآوردند. در مصاحبه شرکت کردم و پس از قبولی در آن، ثبتنام کردم. مدت دوره 120 ساعت بود که در ماههای بهمن و اسفند روزهای پنجشنبه و جمعه هر هفته برگزار میشد. تعداد شرکتکنندگان 50 نفر بودند که به دو گروه تقسیم شدند و در دو دوره «کارآفرینی عمومی» و «طرح کسبوکار» شرکت کردند. تفاوت این دو دوره در برخی از سرفصلها بود. من در دوره کارآفرینی عمومی شرکت کردم.
روزی 8 ساعت کلاس داشتیم و دروس مختلف اغلب توسط اساتید دانشکده کارآفرینی تدریس میشدند. ولی بعضی از اساتید هم مدعو بودند و از خارج از دانشکده میآمدند. درسها طبق برنامه زمانبندی پیش میرفت تا اینکه به درس خلاقیت رسیدیم. مدرس درس خلاقیت یک پزشک جوان بود که ظاهراً به خلاقیت بیش از پزشکی علاقه داشت! نکته قابلتوجه این بود که هم نحوه تدریس ایشان و هم مطالب و مباحثی که در این کلاس تحت عنوان خلاقیت مطرح میشد، کاملاً متفاوت و متمایز از سایر دروس دوره کارآفرینی بود. بهطوریکه من را بهشدت شیفته مبحث خلاقیت کرد.