نویسندگی خلاق چیست؟
پاسخ دادن به این سوال کار سختی نیست. بهطور بسیار ساده میتوان گفت نویسندگی خلاق یعنی «خلاقانه نوشتن»!
ولی «خلاقانه نوشتن» چه نوع نوشتنی است؟ شاید لازم باشد برای رسیدن به مفهوم واقعی «نویسندگی خلاق»، قبل از وارد شدن به مبحث خلاقانه نوشتن، به چیستی نویسندگی بپردازیم.
آیا هر نوشتنی را میتوان نویسندگی نامید؟ بهطور عام بله هر نوشتنی میتواند به نوعی نویسندگی قلمداد شود. ولی اگر بخواهیم بهطور خاص در مورد مهارت نویسندگی صحبت کنیم، لازم است یکسری ضوابط و خصوصیات خاصی را در نوشتن لحاظ کنیم. در این حالت دیگر نوشتن هر نوشتهای را نمیتوان نویسندگی نامید.
در واقع نویسندگی یک مهارت است و میتوان مثل هر مهارت دیگری آن را یاد گرفت و توسعه داد. نوشته فارغ از اینکه داستانی یا غیرداستانی باشد، باید برای جلب نظر خواننده دارای جذابیت لازم باشد. پس یک نکته بسیار مهم در نویسندگی این است: نویسنده باید بیاموزد که جذاب بنویسد.
چگونه جذاب بنویسیم؟
یکی از راههای کسب مهارت در نویسندگی خلاق و جذاب نوشتن، خواندن نوشتههای خوب است. پس از آن هم تمرین نوشتن است. هر چه بیشتر بخوانیم و بنویسیم، میتوانیم بهتر و بهتر بنویسیم.
در این راستا و در مسیر کسب مهارت، هرکس سبک و صیاق خود را در نوشتن پیدا میکند. سبک نوشتن هرکس هم میتواند با نحوه نگارش دیگران بسیار متفاوت باشد. در واقع هرکس ادبیات، اصطلاحات و دایره لغات خاص خودش را دارد و در نگارش از آنها استفاده میکند. همین هم اساس تمایز بین نوشتههای افراد مختلف است.
باید به این نکته هم توجه داشت که زبانهای زنده دنیا هر روز در حال تغییر و تحول هستند. نوع گفتار و در نتیجه نوشتار افراد در چند صد سال قبل مانند گفتار و نوشتار عصر حاضر نبوده و تغییرات زیادی کرده است.
در سدههای قبل پیچیدگی و استفاده از واژههای ثقیل یکی از مشخصات نوشتههای معتبر بود. ولی اکنون از نوشتههای ساده و روان بیشتر استقبال میشود. در عصر حاضر دیگر خواننده حوصله و فرصت این را ندارد که در پسِ استعارهها بهدنبال کشف و درک مفهوم نوشته باشد. میخواهد با صرف کمترین زمان و انرژی، بیشترین برداشت و بهره را از نوشته کسب کند. بنابراین نویسنده باید در کنار رعایت سایر اصول نگارش، به سادهسازی مفاهیم و سادهنویسی هم مسلط باشد و بهقول معروف خیلی صریح لُبِ مطلب را بیان کند.
برای موفقیت در نویسندگی خلاق باید کمالگرایی را کنار بگذارید!
کمالگرایی منفی دشمن موفقیت و پیشرفت است. بسیاری از افراد نه تنها در نویسندگی، بلکه در بسیاری از موضوعات دیگر هم پتانسیلها و توانمندیهای بسیار خوبی دارند. با وجود این هیچ پیشرفتی در زمینههایی که توانمندی دارند، به دست نمیآورند. یکی از مهمترین دلایل آن هم کمالگرایی است. این افراد به دنبال انجام کار بدون نقص هستند. در صورتی که اتفاقا باید کار را با نقص فراوان شروع کنی تا نقایص فرصت بروز پیدا کنند و به تدریج حذف شوند.
نویسندگی هم از این امر مستشنا نیست. شما تا در ابتدا پرت و پلا ننویسید، نباید امیدوار باشید که مهارت نویسندگی پیدا کنید. در ابتدای کار مهمترین کار، نوشتن است و نه خوب نوشتن! در این مرحله میتوانید از نویسندگان محبوبتان الگوبرداری کنید. الگوبرداری، تقلید و حتی کپیبرداری در ابتدای کار نه تنها بد نیست، بلکه در مواردی حتی لازم است. با این کار دستتان راه میافتد و به تدریج راه خودتان را پیدا میکنید. کپیبرداری فقط در نویسندگی مرسوم نیست، بلکه در بین نقاشان هم مرسوم است. هنرآموزان نقاشی در ابتدا از نقاشیها و سبک نقاشان بزرگ کپیبرداری میکنند تا کمکم مهارت لازم را کسب کنند.
در این رابطه پیشنهاد میکنم حتما کتاب «سرقت به سبک یک هنرمند» نوشته «آستین کلئون» را بخوانید. در این کتاب نویسنده علاقهمندان به هنر یا هر مهارت دیگر را به کپیبرداری از بزرگان آن رشته تشویق میکند.
منتقد درونت را خاموش کن!
یکی دیگر از موانع نوشتن، منتقد درون است. منتقد درون از هر فرصت و بهانهای استفاده میکند تا تو را از نوشتن منصرف کند. در واقع نزدیکی و خویشاوندی زیادی بین منتقد درون و کمالگرایی منفی وجود دارد. یکی روی ضعفهایت تاکید میکند و آن یکی کار بدون نقص از تو میخواهد.
به این ترتیب این دو با همکاری هم قصد دارند تو را آچمز کنند تا تکان نخوری. به اندازه کافی بهانه هم در اختیارت میگذارند تا وجداندرد هم نگیری. بنابراین با تیپ خاطر دست به سیاه و سفید نمیزنی و دلت خوش است که به اندازه کافی «دلیل» که چه عرض کنم، «بهانه» برای انجام ندادن داری.
نویسندگی خلاق و مکان و زمان نوشتن
شاید تعجب کنید ولی موضوع مهم دیگر مکان و زمان نوشتن است. این موضوع در افراد مختلف میتواند بسیار متفاوت باشد و تاثیر متفاتی هم روی کیفیت نگارش آنها داشته باشد.
بعضی از افراد در محیطهای شلوغ و پرسروصدا نمیتوانند برای نوشتن تمرکز کنند و باید حتما محلی را که برای نوشتن انتخاب میکنند، کاملا آرام باشد. در مواردی حتی ممکن است صدای تیک تیک ساعت و یا صدای مبهم کسی از دوردستها تمرکزشان را بههم بزند.
بهعکس در مورد برخی دیگر از افراد ممکن است نه تنها صدا مزاحمتی برای نوشتنشان ایجاد نکند، بلکه حتی بعضی صداها مثل صدای موسیقی محرک نوشتنشان هم باشد. این موضع در مورد نسل جدید و جوانان بسیار مشهود است. در اغلب جوانان موسیقی عنصر جداییناپذیر زندگی شده و در انجام هر کاری موسیقی پسزمینه کارشان است. این قشر از جامعه از موسیقی انرژی میگیرند، بنابراین قاعدتا در نوشتن هم موسیقی برایشان الهامبخش خواهد بود.
بعضی ممکن است در اتاق کار خود خوب بنویسند و برخی هم از محلی با چشمانداز زیبایی همچون باغ یا ساحل دریا الهام بگیرند و جذاب بنویسند.
زمان مناسب نوشتن هم در افراد مختلف فرق میکند. من خودم ترجیح میدهم از ساعت 2 تا 6 صبح بنویسم! در این فاصله زمانی و در سکوت و تنهایی بعد از نیمه شب تمرکز خوبی روی نوشتن پیدا میکنم. شما ممکن است صبح زودتر از خواب بیدار شوید و به نوشتن بپردازید و یا دوست داشته باشید عصرها بنویسید.
امکانات و ابزار نوشتن خلاق
علاوه بر مکان و زمان، امکانات و ابزار نوشتن هم اهمیت خود را دارند. ممکن است شما به نوشتنِ با قلم و کاغذ علاقمند باشید و یا ترجیح بدهید با کامپیوتر، لپتاپ و یا گوشیتان بنویسید. استفاده از قلم و کاغذ یک روش سنتی است که همچنان طرفداران خود را دارد. در برههای از زمان ماشین تایپ به عنوان رقیبِ ضعیفی برای قلم و کاغذ مطرح شد. ولی به سرعت منسوخ شد و جای خود را به کامپیوتر داد. اکنون نیز برای بسیاری از نویسندگان استفاده از قلم و کاغذ ملموستر و دلچسبتر از کامپیوتر و لپتاپ است.
البته که وسایل نوشتن به همینها ختم نمیشود. بعضی از نویسندگان ترجیح میدهند از ضبط صوت برای ثبت کلمات و جملات خود استفاده کنند. این گروه از نویسندگان در مورد موضوعی که میخواهند بنویسند، در میکروفن صحبت میکنند و سپس صحبتهای خود را تایپ میکنند و یا با استفاده از نرمافزارها و اپلیکیشنهای مبدل صوت به متن، به نوشته تبدیل میکنند.
شرایط دیگری هم روی نوشتن تاثیرگذار هستند. برای مثال ممکن است در هنگام نوشتن لازم باشد با لباس رسمی پشت میزتان بنشینید تا واژهها برای نوشته شدن به ذهنتان هجوم آورند. یا امکان دارد ترجیح دهید با لباس راحتی در مبل لم بدهید و بنویسید.
هریک از موارد فوق یعنی مکان، زمان و ابزار و امکانات نوشتن میتواند تاثیر زیادی در روان، جذاب و خلاقانه نوشتن داشته باشد. در مورد شما کدامیک از این موارد موثر است و نتیجه میدهد؟ شاید لازم باشد با آزمون و خطا بهترین و موثرترین آنها را برای خودتان پیدا کنید و به نوشتن و خلق متون جذاب بپردازید.
خب تا حدودی با جنبههای مختلف نویسندگی و نوشتن خلاق آشنا شدیم. حالا به ادامه عبارت «نویسندگی خلاق» بپردازیم.
خواننده نوشتهمان چه کسانی هستند؟
نکته مهم دیگری که در نویسندگی خلاق باید به آن توجه داشته باشیم، خواننده است! باید ببینیم این نوشته که میتواند مقاله و یا حتی کتاب باشد، برای چه کسانی نوشته میشود؟
مخاطبان هدف چه اطلاعات و دانش احتمالی در مورد موضوعِ نوشته دارند؟
در چه گروه گروه سنی قرار دارند؟ (کودک، نوجوان، جوان، بزرگسال، میانسال یا سالمند)
جنسیتشان چیست؟ آیا فقط برای خانمها یا فقط برای آقایان مینویسیم؟ و یا نه برای هر دو جنس آقا و خانم مینویسیم؟
برای رسیدن به نتیجه مطلوب باید در ذهنمان خودمان را جای خواننده قرار دهیم و از نگاه او به موضوع نوشته بنگریم. باید ببینیم اگر موضوعات را چگونه توضیح دهیم یا چه مثالهایی بیاوریم، خواننده درک بهتری از موضوع خواهد داشت؟
برای کاستن از اشکالات نوشتهمان چه کنیم؟
در هنگام نوشتن مطلب، پایین بالا کردن موضوعات و مرور چندباره آنها، بتدریج درک موضوعات نوشته بیش از پیش برای من ساده میشود. ولی ممکن است مطلب کم و کاستیهایی هم داشته باشد که ما متوجه آن نشده باشیم. در این صورت احتمال دارد خواننده هم متوجه مفهوم مطلب نشود.
بنابراین اگر مطلب طولانی است و مثل کتاب از بخشها و قسمتهای مختلف تشکیل شده است، لازم است قبل از انتشار آن را به فردی بدهیم تا بخواند و درک خود را از موضوع بیان کند. تا ببینیم موضوع نوشته شده چقدر برای خواننده قابل درک خواهد بود. و یا میتوانیم نوشته را چند روز یا حتی چند هفته کنار بگذاریم و پس از گذشت این زمان دوباره به آن رجوع کنیم و به عنوان یک خواننده و نه نویسنده مطلب، آن را بخوانیم. در این صورت متوجه اشکالات و کاستیها و یا مطالب اضافه و قابل حذف آن خواهیم شد. با اصلاح این موارد مسلما نوشته کاملتر و مفیدتری خواهیم داشت.
هدفمان از نوشتن مطلب چیست؟
موضوع مهم دیگر در نویسندگی خلاق، هدف از نویسندگی است. باید ببینیم با نوشتن مطلب چه هدفی را دنبال میکنیم؟
انتظار داریم خواننده به چه دانش و اطلاعاتی دست پیدا کند و یا خواننده با خواندن مطلب به کدام سوالها و ابهاماتش پاسخ داده میشود؟
در ادامه باید فکر کنیم برای رسیدن به هدف نوشته، چه روشی را اتخاذ کنیم؟ به کدام موضوعات بیشتر تاکید کنیم؟
همچنین باید ساختار و الگوریتم کلی مقاله یا کتاب را در ذهنمان تجسم کنیم. بعد به دستهبندی و جاگذاری مطالب در محل خودشان اقدام کنیم.
و اما واژه «خلاق» در «نویسندگی خلاق»!
واژه دوم عبارتِ «نویسندگی خلاق»، واژه «خلاق» است. حال ببینیم واژه خلاق در این عبارت به چه معنا است.
در مورد چیستی خلاقیت و خلاق بودن در مقالات مختلف سایت صحبتهای زیادی شده است. واژه خلاق به مفاهیمی مانند متفاوت، متمایز و نوآورانه اشاره دارد. بنابراین نویسندگی خلاق یعنی نویسندگی نوآورانه و متمایز. نویسندگی که متفاوت از نویسندگی معمول و روتین موجود باشد. نویسندگی که بتواند مرزهای منطق و عقلانیت معمول را درنوردد و نوشتههای فرامنطقی خلق کند. همین خلاقانه بودن نوشته، خود جذابیت را دوچندان میکند و مخاطب را برای خواندن راغبتر میسازد.
پس در نویسندگی خلاق، نباید اهمیت خلاقیت را نادیده بگیریم. ما دنبال شکستن کلیشههای معمولِ نوشتن هستیم. میخواهیم متفاوت و جذاب بنویسیم. میخواهیم در نوشتههایمان نه تنها حرف جدیدی برای گفتن داشته باشیم، بلکه شیوه جدیدی از نگارش را ارائه دهیم. و همه اینها حاصل نمیشود مگر اینکه خود را به مهارت خلاقیت مسلح کنیم.
از نیمکره راست مغز غافل نشویم!
مغز دارای دو نیمکره چپ و راست است و هریک از این دو نیمکره وظایف خاص خود را دارند. نویسندگی همانند خلاقیت مهارتی است که بیشتر به نیمکره راست مغز مربوط میشود. بنابراین نباید از تقویت این نیمکره و استفاده بهینه از پتانسیلهای آن در امر نوشتن غافل بود.
در بسیاری از افراد به دلیل تسلط نیمکره چپ مغز، امکان فعالیت آزادانه و همه جانبه برای نیمکره راست فراهم نیست. بههمین دلیل در هنگام نوشتن با کمک نیمکره راست، نیمکره چپ پا به عرصه میگذارد و پیشنهاد تجدید نظر در متن نوشته شده و ویرایش آن را میدهد.
درست است که وظیفه هر دو نیمکره مغز در جای خود ارزشمند است، ولی تداخل وظایف این دو نیمکره میتواند کار نوشتن را با مشکل روبرو کند. بهطوری که نوشتن و ویرایشِ همزمانِ نوشته باعث میشود کار نوشتن به طول انجامد و حتی در مواردی به سرانجامی ختم نشود.
کم نیستند افرادی که سالهاست نوشتن کتابی را شروع کردهاند، ولی هنوز نتوانستهاند آن را به اتمام برسانند. اینها بیشتر از اینکه به فکر نوشتن و اتمام کتاب باشند، به ویرایش مکرر آن فکر و عمل میکنند. این مشکل را من خودم در نوشتن کتابم «خلاقیت در عمل» تجربه کردهام. کتابی که باید حداکثر در چند ماه به اتمام میرسید چند سال طول کشید. و فقط زمانی توانستم آن را تمام کنم و به چاپ برسانم که دست از ویرایش در هنگام نوشتن، دست برداشتم!
پس دقت داشته باشید که در هنگام نوشتن بدون توجه به دخالتهای نیمکره چپ مغز برای ویرایش، همچنان به نوشتن ادامه دهید. با این ترفند نوشتهتان با کمک نیمکره راست مغز بسیار متفاوت و خلاقانه خواهد بود. البته که بعد از اتمام نوشتن باید با کمک نیمکره چپ مغز به ویرایش متن نوشته شده بپردازید و اشتباهات املایی و انشایی آن را رفع کنید.
آیا من هم میتوانم خلاقانه بنویسم؟
با خواندن توضیحات بالا شاید با خودتان فکر کنید، «آیا من هم میتوانم خلاقانه بنویسم؟!» برای شمایی که میخواهید بنویسید و نوشتههایتان نیز خلاقانه باشد، چند توصیه کاربردی دارم:
برای خلاقانه نوشتن، زیاد به خودتان سخت نگیرید. در نویسندگی خلاق، بهخصوص در شروع کار لازم نیست حتما نوشتههایتان بدون عیب و نقص باشد و از اصول و قواعد خاص و دستوپاگیری پیروی کنید. بلکه به تخیلتان اجازه حضور و فعالیت دهید تا شما را برای خلاقانه نوشتن یاری کند.
همیشه و همه جا یک دفترچه یادداشت و یک قلم همراه داشته باشید. وقتی به فکر نوشتن باشید، هر اتفاقی در دور و برتان میتواند موضوعی برای نوشتن باشد. برای اینکه موضوعات را فراموش نکنید، آنها را در دفترچه یادداشت بنویسید.
تمرین کردن را فراموش نکنید!
همان طور که گفتم نویسندگی یک مهارت است و هر مهارتی نیاز به تمرین دارد. بنابراین بار دیگر تاکید میکنم تمرین کردن را فراموش نکنید. هم زیاد بخوانید و هم زیاد بنویسید. در ابتدا برای دلِ خودتان بنویسید، حتی فارغ از اینکه چقدر در نوشتههایتان اصول نگارش را رعایت میکنید!
این روش یکی از بهترین روشهای خلاقانه نوشتن است. وقتی برای دلِ خودتان مینویسید، از مورد قضاوت قرار گرفتن ترسی ندارید. بنابراین از خودسانسوری دست برمیدارید و آنچه را که باید بنویسید، مینویسید. بهتدریج که نوشتن برایتان بهعنوان یک عادت درآمد، کمکم میبینید اصول نگارش هم به نوشتههایتان راه پیدا میکند. نوشتههایتان سروشکل پیدا میکند و برای انتشار عمومی مناسب میشود.
در این زمینه یک توصیه هم دارم. حتما کتاب «راه هنرمند» نوشته خانم «جولیا کامرون» را بخوانید. خانم کامرون در این کتاب همه را به نوشتن صفحات صبحگاهی توصیه میکند.
صفحات صبحگاهی چیست؟
صفحات صبحگاهی یکی از تمرینهای کلیدی کتاب راه هنرمند است. این تمرین شامل نوشتن سه صفحه دستنوشته هر روز صبح، بدون توقف و بدون توجه به قواعد گرامری یا ساختاری است. هدف این است که ذهن خود را از افکار پراکنده، نگرانیها و موانع پاک کنید و فضایی برای جریان آزاد ایدهها ایجاد نمایید. نوشتن این صفحات به شما کمک میکند که با افکار منفی و محدودکننده روبهرو شده و آنها را از بین ببرید، در نتیجه خلاقیت طبیعی شما برای نوشتن تقویت میشود. با این رویکرد شما میتوانید خلاقانه بنویسید و به یک نویسنده خلاق تبدیل شوید. حتما امتحان کنید!
بعد از کلی تمرین صفحات صبحگاهی و روان شدن دست و ذهن، اگر خواستید نوشتهتان را منتشر کنید، آن را از نظر غلط املایی بررسی کنید. همچنین در صورت امکان متن نوشته شده را به دوست و آشنایی بدهید تا بخواند و نظر و دیدگاهش را به عنوان مخاطب بدهد. اگر به نظر شما دیدگاهش برای اصلاح معقول بود و فکر کردید در بالا بردن کیفیت نوشته موثر است، حتما آن را قبل از انتشار در نوشتهتان اعمال کنید. موفق باشید!
***
نظر شما در مورد نویسندگی خلاق چیست؟
نظر شما در مورد نویسندگی و بهویژه نویسندگی خلاق چیست؟
آیا به نویسندگی علاقهمند هستید؟ برای جذاب و خلاقانه نوشتن چه تمرینهایی میکنید؟
آیا مکان، زمان، امکانات و ابزار متناسب با شخصیت و سبک کار خود را میشناسید؟
لطفا نظرات خود را با من و خوانندگان دیگر این مقاله به اشتراک بگذارید.
6 دیدگاه برای “نویسندگی خلاق! ”
سلام،
ممنون از مقاله بسیار مفیدتون در مورد نویسندگی خلاق، من به نوشتن خیلی علاقمند هستم ولی نمیدونستم میتونم با رعایت بعضی نکات جذابتر بنویسم. این مقاله به من کمک کرد تا متوجه بشم در نوشتن چه چیزهایی رو باید مدنظر داشته باشم تا مطالبم جذاب بشند. باز هم ازتون ممنونم.
سرکار خانم حاتمی
یا سلام و سپاس از نظر دلگرم کنندهتون در مورد مقاله نویسندگی خلاق. موفق و خلاق باشید.
عالییییی مرسی
سپاس، موفق باشید.
ممنون از مطالب مفید و مختصرتون…
منتظر پستهای آموزنده و سازنده ی بعدی شما هستیم…
سپاس از شما خانم صرامی،
از اینکه مطالب سایت معلم خلاق، به خصوص مقاله نویسندگی خلاق برایتان مفید بوده بسیار خرسند شدم. با آرزوی موفقیت روزافزون برای شما!