اغلب ما خواستهها و آرزوهایی داریم که از رسیدن به بسیاری از آنها و یا انجامشان عاجز هستیم! ولی چه عامل یا عواملی باعث این عجز و عدم توانایی میشود؟ اگر در ذهنمان کمی مرور کنیم متوجه میشویم که دلایل عدم توانایی در دستیابی به هر یک از این آرزوها، میتواند بسیار متفاوت باشد. ممکن است برخی از خواستههای ما به دلیل شرایط فیزیکیمان قابل حصول نباشند. به عنوان مثال مسلما از یک فرد با ماهیچههای ضعیف نمی توان انتظار داشت که در مسابقات وزنهبرداری مقامی کسب نماید.
دلیل عدم دستیابی به تعدادی از خواستهها هم ممکن است مشکلات مالی باشد. لازمه خرید یک خانه مجلل یا یک خودروی آخرین مدل، پرداخت مبلغ هنگفتی است که ممکن است امکان فراهم کردن آن برایمان غیرممکن باشد.
در این میان خواستهها و آرزوهایی هم وجود دارند که محقق نشدن آنها به شرایط روحی مان و یا حتی به عدم اعتماد به نفسمان برگردد. در واقع در زندگی هر کس خواستههایی وجود دارد که هیچ مانعی برای رسیدن به آنها وجود ندارد مگر خود فرد و نوع نگرش و تفکرش!
اگر فرض بالا را بپذیریم ما دو سری آرزو و خواسته خواهیم داشت:
۱- خواستههایی که ابزار و توانایی رسیدن به آنها را نداریم.
۲- خواستههایی که ابزار و توانایی رسیدن به آنها را داریم.
بنابراین شاید بهتر باشد به جای اینکه تمام فکر و ذکرمان را معطوف خواستههای گروه اول بکنیم و مدام افسوس بخوریم، بیاییم در جهت دستیابی به خواستههای گروه دوم تلاش کنیم و سعی کنیم به آنها برسیم. اولین گام نیز در این راه، لیست کردن تمام خواستههایی است که ما ابزار حصول به آنها را داریم و با کمی تلاش میتوانیم آنها را محقق کنیم. سپس با انتخاب یکی از آنها دست بکار شویم.
البته توجه داشته باشید که منظور از این نوشتار این نیست که خواستههای گروه اول را به طور کلی فراموش کنیم و برای رسیدن به آنها هیچ تلاشی انجام ندهیم. بلکه به عکس موضوع اصلی این مطلب یافتن راهکارهایی برای محقق نمودن آرزوهای گروه اول است! ولی چگونه؟
فکر میکنم اگر چگونگی انجام این کار را با یک مثال واقعی بررسی کنیم ملموستر باشد. پس به مثال زیر توجه کنید.
سم برنز در سال ۱۹۹۶ با نوعی اختلال ژنتیکی به نام سندرم پروگریا (progeria) به دنیا آمد. این سندرم به دلیل وجود ژنهای عامل پیری زودس در کودکان به وجود میآید. سم به دلیل این بیماری در سال گذشته در سن ۱۷ سالگی درگذشت. ولی قبل از فوت، در اکتبر ۲۰۱۳ در Ted Talkسخنرانی با عنوان «فلسفه من برای یک زندگی شاد» ایراد نمود که مورد استقبال زیاد حضار قرار گرفت. فیلم این سخنرانی هم تاکنون نزدیک به ۴ میلیون بار تماشا شده است.
رمز موفقیت تمرکز روی توانمندیها است
سم در این سخنرانی میگوید که موانع زیادی در زندگی اش وجود دارد که بیشتر آنها هم به واسطه همین بیماری به وجود آمده است، ولی او به جای تمرکز روی کارهایی که به واسطه بیماریاش نمیتواند انجام دهد، روی فعالیتهایی که علاقمند به آنها هست و امکان انجامشان هم برایش وجود دارد، متمرکز میشود. او در ادامه سخنرانیش میگوید:
«من به جای این که به مسابقه دو با مسافتهای زیاد فکر کنم، به نواختن موسیقی، خواندن کتابهای کمدی و تماشای ورزش میپردازم. البته اگر بخواهم فعالیتهایی را انجام دهم که نمیتوانم، سعی میکنم آنها را با شرایط جسمی خودم سازگار کنم. برای مثال آرزو داشتم که در گروه موسیقی مدرسه، طبل بنددار (snare drum) بنوازم. ولی یک مشکلی وجود داشت. برای نواختن طبل بنددار در گروه موسیقی مدرسه، باید لباس مخصوص میپوشیدم. این لباس و طبل روی هم ۴۰ پوند وزن داشتند و وزن من بلحاظ بیماری که داشتم ۵۰ پوند بود. بنابراین نمیتوانستم بار سنگین ۴۰ پوندی را تحمل کنم. از آنجایی که شرکت در گروه موسیقی مدرسه برای من هدف مهمی بود، تصمیم گرفتم راهی برای این کار پیدا کنم. بالاخره با کمک خانواده و یک مهندس طراح، طبل و لباسی طراحی شد که فقط ۶ پوند وزن داشت و من براحتی میتوانستم آنها را حمل کنم.»
او در این سخنرانی میگوید: وقتی مردم از من میپرسند که «مهمترین چیزی را که دوست داری مردم در مورد تو بدانند چیست؟» جواب میدهم: «من میخواهم مردم بدانند که من خوشحالم»!
فلسفه شادی ساده برای زندگی
سم یک فلسفه شادی ساده برای زندگیش داشت: تمرکز روی چیزهای خوب و پیدا کردن راههای خلاقانه برای انتقال کارها از گروه «من نمیتوانم ها» به گروه «من میتوانم ها».
نوجوانی با وجود ابتلا به یکی از بیماریهای نادر و مهلک و با وجود موانعی که این بیماری برایش به وجود آورده است، با تکیه بر خودباوری و خلاقیت به موانع پیش رو فایق می آید و در یکی از مشهورترین رسانه ها (Ted Talk) برای صدها نفر از موفقیتهایش و مهمترین فلسفه زندگیش می گوید و در یکی دیگر از مشهورترین رسانه ها (YouTube) نیز میلیونها نفر سخنرانیش را تماشا می کنند.
امیدوارم من و شما هم با دنبال کردن فلسفه سم، به تواناییهای بی نهایت خود پی برده و بهترین زندگیها را برای خودمان رقم بزنیم!