آیا شما هم افسوس گذشته را میخورید؟
حتما شما هم با افرادی برخورد کردهاید که افسوس سالهای گذشته را میخورند. آنها از این که از دوران کودکی و جوانی خود و یا در کل، از عمر گرانبهای خود بهدرستی استفاده نکردهاند و فرصتها را سوزاندهاند، پشیمانند.
این موضوع حتی ممکن است در مورد من و شما هم صادق باشد. شاید بعضی اوقات ما هم آرزوی بازگشت به دوران کودکی و جوانی را داشته باشیم تا به گونهای دیگر زندگی کنیم و بتوانیم از فرصتها به نحو احسن استفاده نماییم.
متاسفانه ما عادت کردهایم که بهدنبال موضوعات مشکل، دست نیافتنی و حتی غیرممکن (مثل برگشت به زمان گذشته!) باشیم. کمتر به موضوعات ساده، راحت و سهلالوصول (مثل استفاده از فرصتهای امروز) فکر میکنیم. ما امروز را که در دسترس است از دست میدهیم تا به گذشته تبدیل شود، بعد بازگشت آن را آرزو میکنیم!
به قول شادروان قیصر امینپور:
حرفهای ما هنوز ناتمام، تا نگاه می کنی، وقت رفتن است.
باز هم همان حکایت همیشگی، پیش از آنکه با خبر شوی، لحظهی عزیمت تو ناگزیر میشود.
آی … ناگهان چقدر زود دیر میشود!
فردا، «امروز» به دیروز تبدیل خواهد شد!
فردا، «امروز» به دیروز تبدیل خواهد شد! پس قبل از اینکه امروز به دیروزی دیگر تبدیل شود، میتوانیم بهراحتی از آن بهرهمند شویم. هر آن چه که قرار است در آینده در مورد امروز فکر کنیم و افسوس بخوریم، میتوانیم همین امروز به فکر باشیم و از زمان حال استفاده بهینه کنیم. موفقیت ما در گرو استفاده از فرصتهاست. فرصتهایی که به سرعت میگذرند. پس دَم را غنیمت شماریم!
این موضوع در مورد زندگی کودکان هم صادق است. کودکان امروز، بزرگسالان فردا هستند. زمان به سرعت در حال سپری شدن است و خیلی زود دیر میشود!
پس از همین امروز باید به فکر آینده کودکانمان باشیم. همانگونه که در مقالات «چرا خلاقیت و نوآوری؟» و «آیا کودکان نیاز به آموزش خلاقیت دارند؟» ذکر کردم، در قرن حاضر و هزاره سوم، شرایط بسیار ناپایدار است و ما شاهد تغییرات فوقالعاده سریع در پدیدهها و شرایط مختلف هستیم. به همین دلیل رقابت در هر زمینهای بسیار سخت شده است.
جایگاه مهارت خلاقیت در مشاغل آینده ارتقاء پیدا میکند!
مسلما در دو دهه آینده، زمانی که کودکان امروزی به جوانان جویای کار تبدیل میشوند، شرایط حتی بسیار دشوارتر از حالا خواهد بود. بنابراین سهلانگاری امروز ما در مورد کودکان، میتواند صدمات جبران ناپذیری را به آیندهسازان و آینده جامعهمان وارد کند. پس بیایید بهجای افسوس خوردن به گذشتههای از دست رفته، از هماکنون گذشتههای آینده را بهدرستی طراحی کنیم تا در آینده به عملکرد گذشتهمان افسوس نخوریم.
بیایید با خلاقیت، متفاوت از گذشته عمل کنیم و در آینده به خودمان و به عملکردمان ببالیم.
بیایید کودکان را هم به سمت آموزش خلاقیت صوق دهیم! چرا؟
چون روندها مانند چراغی مسیر آینده را به ما نشان میدهند. طبق گزارش مجمع جهانی اقتصاد تا سال ۲۰۲۵، ۱۰ مهارت برای کسبوکارها بسیار مهم و تاثیرگذار خواهند بود. یکی از این مهارتهای ۱۰ گانه، مهارت خلاقیت است. بنابراین باید به فکر خلاق بار آوردن کودکان و نوجوانان باشیم تا بتوانند از این مهارت در مشاغل خود بهرهمند شوند.
ولی چرا روز به روز مهارت خلاقیت اهمیت بیشتری پیدا میکند؟ جواب این سوال را باید در سرعت زیاد پیشرفتهای تکنولوژی پیدا کرد! پیشرفتهای چند سال گذشته نشان میدهد که دیگر مشاغل برای انجام کارهای تکراری و فرآیندی نیاز به انسان ندارند و رباتها بسیار بهتر از انسان این کارها را انجام میدهند. ولی از طرف دیگر ما میدانیم که رباتها خلاقیت لازم برای نوآوریها را ندارند و حداقل این یک مورد فقط از دست بشر برمیآید. بنابراین تکنولوژی هرچقدر هم که رشد کند، نیاز به خلاقیت انسان همچنان باقی خواهد ماند.
فرصتها را از دست ندهیم
پس بیایید فرصتها را از دست ندهیم و یادگیری مهارت خلاقیت را جدی بگیریم! نه فقط خودمان بلکه به فرزندانمان و سایر کودکان هم آموزش دهیم. چرا؟ چون در آینده مسلما افراد خلاق در جمع افراد بیکار نخواهند بود.
راستی! آیا شما برای ساخت آینده فرزندانتان از اکنون برنامهای در دست اجرا دارید؟ لطفا در قسمت دیدگاهها ما را از نظرات خود آگاه کنید.